کتاب “راز هفت گل به خودی” نوشته روبرتو سانتیاگو، داستانی جذاب و پرماجراست که درباره تلاش یک تیم فوتبال هفت نفره برای پیروی از قول خود و رسیدن به موفقیت است. آن‌ها قول داده‌اند که همیشه با هم باشند و هیچ چیز و هیچ کس نتواند آن‌ها را از هم جدا کند.
در داستان، تیم فوتبال هفت‌نفرهٔ سوتو‌آلتو دعوت میشود تا در یک دوره مسابقات بین‌المللی با حضور چند تیم برتر نونهالان دنیا شرکت کند و برای رسیدن به موفقیت در این مسابقات، علاوه بر مهارت فنی خود، باید با همدیگر همراه باشند و از هم پشتیبانی کنند.
در کتاب “راز هفت گل به خودی” اتفاقات جالبی رخ می‌دهد و مخاطبان را به خود مشغول می‌کند.
گزیده ای از کتاب راز هفت گل به خودی (ته جدولی ها ۲):
تماشاچی ها کاملا با ما بودند. و راستش ما هم سعی خودمان را می کردیم. حتی النا یک حرکت پابه توپ خوب کرد و توپ را رساند نزدیک محوطه ی جریمه شان، ولی نتوانست شوت کند، چون دو تا از دفاع هایشان از دو طرف آمدند و ساندویچش کردند و توپ رفت روی هوا. کرنر به نفع ما. اولین کرنری که توی کل بازی نصیبمان شد. باور نکردنی ترین اتفاق دقیقا توی این صحنه افتاد.
تونی توپ را برداشت. النا و تومئو و غمبرک که قدبلندترین بازیکن های تیم بودند، رفتند تا سر بزنند.
من و مارلین ماندیم عقب تا اگر یک وقت توپ برگشت، بگیریمش.
دیدگاه کاربران
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *